هوش مصنوعی:
این شعر به مفاهیمی مانند عشق، رنج، صبر و یادگاریهای عاطفی میپردازد. شاعر از رقیب، درد دل، و یادگارهای عشق سخن میگوید و بر بقای احساسات و خاطرات تأکید دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۶۴
رقیب را مگر الفت بپاسبان باقیست
که باز نقش سجودش بر آستان باقیست
بناتوانیم ای دوست جای رحم نبود
که شد اگر چه دلم خون هنوز جان باقیست
مشوی روی من ای چشم خونفشان کاین گرد
بیادگارم از آن خاک آستان باقیست
چه جای گریه بود مغتنم شمار ای چشم
غبار ره که ز دنبال کاروان باقیست
که باز نقش سجودش بر آستان باقیست
بناتوانیم ای دوست جای رحم نبود
که شد اگر چه دلم خون هنوز جان باقیست
مشوی روی من ای چشم خونفشان کاین گرد
بیادگارم از آن خاک آستان باقیست
چه جای گریه بود مغتنم شمار ای چشم
غبار ره که ز دنبال کاروان باقیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.