هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از درد عشق و فراق یار می‌نالد. او توصیف می‌کند که چگونه دیدن منظر دوست اشک‌هایش را جاری می‌سازد و چگونه شب‌های هجران با طره‌های یار مقایسه می‌شود. شاعر از درد بی‌درمانی عشق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هر کس روی یار را ندیده باشد، از گفتار نشاط بی‌بهره است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۶۵

اگرت دیده و دل شیفته و گریان نیست
برو ای خواجه که در عشق ترا فرمان نیست

منظر دوست چرا از نظری اشک فشان
نوبهاریست که دروی اثر از باران نیست

روی بیگانه چو روز است ولی روز فراق
طره ی یار چو شب لیک شب هجران نیست

یار باز آمد و آشفتگی از دل نه برفت
این چه دردیست که دروی اثر از درمان نیست

هر که روی تو ندیدست زگفتار نشاط
عجبی نیست که دروی اثری چندان نیست

ناله ی بلبلش از جا نبرد دل چه عجب
هر کرا دیده بدیدار گلی حیران نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.