هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او احساس می‌کند که عشقش به هلاکتش می‌انجامد، اما همچنان امیدوار است که معشوق به او توجه کند. شاعر از ناله‌های خود می‌ترسد و نمی‌خواهد دیگران از رنج‌هایش باخبر شوند. او از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند، حتی اگر پس از مرگش باشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های ناشی از عشق نافرجام در این شعر مطرح شده است که درک آن‌ها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

شمارهٔ ۹۶

نه دست من همین بهر هلاکم دامنت گیرد
بسد امید اگر آیی بخاکم دامنت گیرد

از آن ناله که میترسم مرا با ذوق بیدادت
چو بیند دیگری بعد از هلاکم دامنت گیرد

مده چاک گریبان در کف آلوده دامانان
که دست عشق پاک از جیب چاکم دامنت گیرد

دهی بر باد اگر خاکم ز دامانت غباری کم
که باشم من که دستی در هلاکم دامنت گیرد

تو خرسندی که از قتلم زغم فارغ شدی من زین
که گر خود گردانگیزی زخاکم دامنت گیرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.