هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر دل‌بستگی شاعر به معشوق و می‌خانه است. او از عشق و مستی می‌گوید و اینکه دلش جز به این دو سو نمی‌گراید. شاعر از غم و محنت راهی که به خانه معشوق می‌برد سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که این راه جز رنج چیزی ندارد. همچنین، او از مستی ناشی از عشق و وحدت با معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که در این بزم، بیگانه‌ای وجود ندارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌خانه و مستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۹۵

دل از سر کویت هوس خانه ندارد
دیوانه ی عشقت سر ویرانه ندارد

جز محنت و غم راه باین خانه ندارد
این خانه مگر راه بمیخانه ندارد

پیمانه چه غم گر شکند محتسب شهر
مستیم از آن باده که پیمانه ندارد

دل را هوس الفت ما نیست ببینید
دیوانه سر صحبت دیوانه ندارد

مستند دو عالم همه از ساغر وحدت
خوش باش درین بزم که بیگانه ندارد

از آتش معشوق شراری بود این عشق
شمعی که نیفروخته پروانه ندارد

یک بار ندیدیم نشاط آید ازین راه
این کوچه مگر راه بمیخانه ندارد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.