هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق الهی و دوری از معشوق سخن میگوید. او ذکر و یاد معشوق را تنها ارزش واقعی میداند و دیگر امور را بیهوده و بیحاصل توصیف میکند. شاعر از رنج هجران مینالد اما در عین حال، به استواری و صبر در راه عشق تأکید دارد.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مضامین عرفانی و عاشقانهای است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۰۱
هر چه جز ذکر تو افسانه ی لاطایل بود
هر چه جز یاد تو اندیشه ی بی حاصل بود
بهوس بیهده دادیم دل از دست و دریغ
کانچه جستیم و ندیدیم ز کس با دل بود
از طلب حاصلم این شد که کنون دانستم
کانچه را میطلبم بی طلبی حاصل بود
ستم هجر تو را نیست علاج ارنه بوصل
اثر سد ستم از نیم نگه باطل بود
نکنم گوش بافسانه ی ناصح که خود او
منع دیوانه نمیگرد اگر عاقل بود
دل قوی کن در این مرحله باسستی عزم
هر که بگذاشت قدم کار بر او مشکل بود
از تعب رنجه نشد، راحت از آن یافت نشاط
سرو از آن گشت سر افراز که پا در گل بود
هر چه جز یاد تو اندیشه ی بی حاصل بود
بهوس بیهده دادیم دل از دست و دریغ
کانچه جستیم و ندیدیم ز کس با دل بود
از طلب حاصلم این شد که کنون دانستم
کانچه را میطلبم بی طلبی حاصل بود
ستم هجر تو را نیست علاج ارنه بوصل
اثر سد ستم از نیم نگه باطل بود
نکنم گوش بافسانه ی ناصح که خود او
منع دیوانه نمیگرد اگر عاقل بود
دل قوی کن در این مرحله باسستی عزم
هر که بگذاشت قدم کار بر او مشکل بود
از تعب رنجه نشد، راحت از آن یافت نشاط
سرو از آن گشت سر افراز که پا در گل بود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.