هوش مصنوعی: متن داستان مریدی را روایت می‌کند که مقداری زر (طلا) پنهان کرده بود و شیخ او از این موضوع آگاه بود اما چیزی نمی‌گفت. در سفری که هر دو با هم داشتند، به وادی تاریکی رسیدند که دو راه در آن نمایان شد. مرید از شیخ پرسید که کدام راه را انتخاب کند. شیخ به او گفت که اگر زر حرام در کار باشد، هر راهی که انتخاب کند اشتباه است و این زر حرام باعث گمراهی و سقوط او خواهد شد. متن تأکید می‌کند که زر حرام می‌تواند انسان را از راه درست منحرف کند و باعث سقوط معنوی او شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌تر مانند زر حرام و تأثیر آن بر زندگی معنوی، نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

حکایت نومریدی که زر از شیخ خود پنهان می‌داشت

نو مریدی داشت اندک مایه زر
کرد زر پنهان ز شیخ خود مگر

شیخ می‌دانست، چیزی می‌نگفت
همچنان می‌داشت او زر در نهفت

آن مرید راه و پیر راهبر
هر دو می‌رفتند با هم در سفر

وادییشان پیش آمد بس سیاه
واشکارا شد در آن وادی دو راه

مرد می‌پرسید زانکش بود زر
مرد را رسوا کند بس زود زر

شیخ راگفتا چو شد پیدا دو راه
در کدامین ره رویم این جایگاه

گفت معلومت بیفکن کان خطاست
پس به هر راهی که خواهی شد رواست

گر کسی را جفت گیرد سیم او
دیو بگریزد به تگ از بیم او

در حساب یک جو از زر حرام
موی بشکافد به طراری مدام

باز در دین چون خر لنگ آید او
دست زیر سنگ بی‌سنگ آید او

چون به طراری رسد، سلطان بود
چون بدین داری رسد، حیران بود

هرک را زر راه زد، گم ره بماند
پای بسته در درون چه بماند

یوسفی، پرهیز کن زین چاه ژرف
دم مزن کین چاه دم دارد شگرف
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گفتار مردی پاک‌دین
گوهر بعدی:نکته‌ای که شیخ بصره از رابعه پرسید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.