هوش مصنوعی: این متن به زیبایی‌های رحمت و فضل الهی پس از دوران ستم اشاره دارد و از آزادی و رهایی از قید و بندها سخن می‌گوید. همچنین، به وفاداری و عشق به معبود و ستایش زیبایی‌های الهی پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۳۰

ستم آخر شد و بیداد به بنیاد آمد
نوبت رحمت و فضل و کرم و داد آمد

خجل آن بنده که از بند تو آزادی جست
خرم آن صید که از قید تو آزاد آمد

در وفای تو زهی شکر که سر رفت بخاک
در هوایت چه غم از دست که بر باد آمد

خردسالی که فروغ رخش از نور خداست
چه عجب بر وی اگر خرده بر استاد آمد

عجبی نیست بمشاطه اگر گیرد عیب
آنکه آراسته از حسن خدا داد آمد

پرده افتاد و دگر حاجت مشاطه نماند
شیشه بر سنگ شد و تیشه به بنیاد آمد

آمد از خاک درت سر خوش و سر مست نشاط
دل نیاورد که گویم ز تو دلشاد آمد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.