هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های معشوق و دردهای عاشقانه می‌پردازد. شاعر از عشق، شاهد، غم و شادی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند رازداری، وفاداری و ستایش معشوق اشاره می‌کند. همچنین، در بخشی از شعر به ستایش شاه و عدالت او پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و شناخت ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۴۲

زلف بر پا فکنده از سر ناز
ما گرفتار این شبان دراز

نظری داشت با نظر بازان
لعبت شوخ و شاهد طناز

سپر از دیده بایدش آورد
هر که از غمزه گشت تیرانداز

منع عاشق توان ز شاهد لیک
حذر از شاهدان عاشقباز

این تذروان شوخ چشم دلیر
جلوه آرند در گذر گه باز

گرچه از دوست هر چه هست نکوست
ستم و لطف و خواری و اعزاز

جور بر بندگان روا نمود
خاصه در عهد شاه بنده نواز

بنهایت حدیث ما نرسید
که ملالت رسیدت از آغاز

را ز ما بود آنکه در عالم
ماند در پرده با دو سد غماز

راز دار جهانیان خاکست
خاک گشتیم و ماند در دل راز

این پریشان سخن ز نظم نشاط
گر قبول شهنشه افتد باز

شکر و شعرش آورند نثار
توتی از هندو سعدی از شیراز
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.