هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رهایی از قید و بندهای دیگران و پذیرش خود سخن میگوید. او از تلخیهای زندگی و وابستگی به دیگران عبور کرده و به شیرینی استقلال و خودشناسی رسیده است. همچنین، به عشق و عقل اشاره میکند و در نهایت، از ضرورت پختگی و تجربه برای رسیدن به آرامش میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۵۰
مردود خلق گشتم و گشتم پسند خویش
رستم ز بند غیر و فتادم به بند خویش
تا چند درد زهر بکامم زجام غیر
زین پس من و مذاق خوش از صاف قند خویش
ما را بتلخکامی خود ذوق دیگر است
چندین مدار پاس لب نوشخند خویش
توفان ز دیده آرم و بندم لب از سخن
تنگ آمدم ز دعوت نا سودمند خویش
در باغ جعد سنبل و در بزم زلف یار
هرجا بصورتی دگر آرد کمند خویش
آخر عنان عشق سپردم بدست عقل
این عرصه ای نبود که تازم سمند خویش
خامی ز سر بنه که بخاک اوفتی نشاط
ای میوه خام باش بشاخ بلند خویش
رستم ز بند غیر و فتادم به بند خویش
تا چند درد زهر بکامم زجام غیر
زین پس من و مذاق خوش از صاف قند خویش
ما را بتلخکامی خود ذوق دیگر است
چندین مدار پاس لب نوشخند خویش
توفان ز دیده آرم و بندم لب از سخن
تنگ آمدم ز دعوت نا سودمند خویش
در باغ جعد سنبل و در بزم زلف یار
هرجا بصورتی دگر آرد کمند خویش
آخر عنان عشق سپردم بدست عقل
این عرصه ای نبود که تازم سمند خویش
خامی ز سر بنه که بخاک اوفتی نشاط
ای میوه خام باش بشاخ بلند خویش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.