هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد دوری از معشوق و رنج‌های عشق می‌گوید. او از چشم بد دیگران در امان می‌خواهد و به مسکینی و فقر خود اشاره می‌کند. همچنین، از امید به دیدار یار و یادآوری ویژگی‌های او مانند موهای مجعد و چشمان سیاهش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۴۹

نتوان داشت نگه باز زچشم سیهش
دار از چشم بد خلق خدایا نگهش

جای رحم است بر آن بنده ی مسکین فقیر
که برانند و ندانند چه باشد گنهش

نگهی جانب ما دلشدگان می نکنی
دل چرا امیبری از کس چو نداری نگهش

قاصد یارم و با تیرگی بخت نشاط
حرفی از جعد خطش دارم و چشم سیهش

بنده ی شاهم و بر روشنی چشم امید
خطی از گرد رهش دارم و گرد سپهش
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.