هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که بر جدایی از تعلقات دنیوی، تلاش برای پاکی و تقوا، و درک حقیقت وجودی تأکید دارد. شاعر از ناپایداری دنیا، نیاز به تلاش برای رسیدن به کمال، و عدالت الهی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به رنج و درد نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

شمارهٔ ۱۶۱

بگیر دست دل و سر بر آور از افلاک
چه خواهی از تن خاکی که باز گردد خاک

بکوش تا مگر این خار گل ببار آرد
و گرنه بار نیابد ببزم شه خاشاک

باشک دیده بشوی و بخاک چهره بسای
کز آب و خاک توان کرد پاک هر ناپاک

ملول شد دلم از تن، خدای را در شهر
کراست خنجر خونریز و بازوی چالاک

اگر تو زخم زنی درد یابم از مرهم
اگر تو زهر دهی رنج بینم از تریاک

سزای من ز تو آهنگ طاعتی هیهات
بجای من ز تو تغییر نعمتی حاشاک

چو پرسش است بمحشر مگر ز ما پرسند
حساب دامن پر خون و جامه ی سد چاک

ظهور خلق بحق بین، ظهور حق در خلق
فداک عینک حقا وانت لست نراک

بس است حاصل ادراک این دقیقه نشاط
که ره بسوی حقیقت نمیبرد ادراک
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.