هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و اشتیاق خود به معشوق میگوید و بیان میکند که تمام وجودش در حیرت و شیدایی اوست. او از غم و سکوت خود در میان جمع سخن میگوید و تأکید میکند که هرچه معشوق بپسندد، او نیز میپسندد. شاعر همچنین از ترس مدعیان و سوختن در آتش عشق مینالد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۱۷۴
نوید لطف همی میرسد نهفته بگوشم
چه مژده ها که همی میدهد زغیب سروشم
مجال نطق نمیداد دوش بانگ سروشم
گمان انجمن این کز غمی ملول و خموشم
چرا خموش نباشم میان جمع که هر سو
خیال اوست بچشمم حدیث اوست بگوشم
نبود اثر زمن و کوششم که داد زجودش
مرا وجود کنون هم روا بود که نکوشم
هر آنچه دوست پسندد خلاف آن نپسندم
اگر بر آتش سوزان نشاندم نخروشم
وجود من همه چشمیست بر وجود تو حیران
زبیم مدعیان گو که دیده از تو بپوشم
عجب مدار بپوشم نشاط اگر غم عشقش
تمام سوخته ام با هزار شعله نجوشم
چه مژده ها که همی میدهد زغیب سروشم
مجال نطق نمیداد دوش بانگ سروشم
گمان انجمن این کز غمی ملول و خموشم
چرا خموش نباشم میان جمع که هر سو
خیال اوست بچشمم حدیث اوست بگوشم
نبود اثر زمن و کوششم که داد زجودش
مرا وجود کنون هم روا بود که نکوشم
هر آنچه دوست پسندد خلاف آن نپسندم
اگر بر آتش سوزان نشاندم نخروشم
وجود من همه چشمیست بر وجود تو حیران
زبیم مدعیان گو که دیده از تو بپوشم
عجب مدار بپوشم نشاط اگر غم عشقش
تمام سوخته ام با هزار شعله نجوشم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.