هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به موضوعاتی مانند عشق، مرگ، زندگی، رنج و وصال می‌پردازد. شاعر از ناکامی‌های عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید، اما در عین حال به زیبایی‌های عشق و امید به وصال نیز اشاره دارد. همچنین، مفاهیمی مانند صبر، تسلیم و عشق الهی در این شعر قابل مشاهده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و رنج نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۲۴۴

مگو مرگ است بی او زندگانی
که این ناکامی است آن کامرانی

لبم بست از شکایت عشق و آموخت
نگاهش را زبان بی زبانی

ز رشک خضر میمیرم که دانم
نمی بخشد جز آن لب زندگانی

غمش با ناتوانان سازگار است
توانایی مجو تا میتوانی

در آن گلشن چه دل بندم که باشد
پی گل چیدن آنجا باغبانی

جزای رنج یک نظاره بر شیخ
عجب نبود بهشت جاودانی

در این گلشن مرا داد الفت برق
فراق از زحمت هم آشیانی

مرا پایان کار جان سپردن
تو را آغاز عهد دلستانی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.