هوش مصنوعی:
این متن از زبان فردی است که در شب تاریک و سخت، از سستی و بیحرکتی دیگران انتقاد میکند و آنها را به حرکت و تلاش دعوت مینماید. او از خطرات راه و نبودن راهنما میگوید و تأکید میکند که بدون عقل و تفکر، عشق به جایی نمیرسد. همچنین، او از ترس خود از آینده و ناتوانی در رسیدن به مقصد سخن میگوید و اشاره میکند که برای هر دردی درمانی وجود دارد، اما گاهی خریداری برای آن نیست. در پایان، او بر لزوم بخشش و مهربانی با کسانی که مورد ستم قرار گرفتهاند تأکید میکند.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده در متن، آن را برای مخاطبان جوانتر دشوار میسازد.
شمارهٔ ۲۷۲
شب تیره وره سخت، چنین سست چرایی
بشتاب اگر بر اثر ناقه ی مایی
زاندیشه ی رهزن بود این راهبران را
در دست نه شمعی و نه بر ناقه درایی
رهبر ز پس قافله و راهرو از پیش
تا عقل نماند نرسد عشق بجایی
فردا که سر از خاک برآرند خلایق
ترسم نتواند که برد راه بجایی
آن پا که نپیموده رهی بر سر کویی
وان سر که نیاسوده دمی بر کف پایی
گر درد بود هست دوا، دکه ی عطار
باز است و یکی نیست خریدار دوایی
بر هر که ستم رفت بباید کرمی کرد
غم نیست اگر دید نشاط از تو جفایی
بشتاب اگر بر اثر ناقه ی مایی
زاندیشه ی رهزن بود این راهبران را
در دست نه شمعی و نه بر ناقه درایی
رهبر ز پس قافله و راهرو از پیش
تا عقل نماند نرسد عشق بجایی
فردا که سر از خاک برآرند خلایق
ترسم نتواند که برد راه بجایی
آن پا که نپیموده رهی بر سر کویی
وان سر که نیاسوده دمی بر کف پایی
گر درد بود هست دوا، دکه ی عطار
باز است و یکی نیست خریدار دوایی
بر هر که ستم رفت بباید کرمی کرد
غم نیست اگر دید نشاط از تو جفایی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.