هوش مصنوعی: این شعر از زبان فردی است که از رفتار نادرست و فریبنده دیگری شکایت دارد. او احساس می‌کند که طرف مقابل با ظاهرسازی و فریب، دیگران را گمراه می‌کند و خود را فردی هشیار نشان می‌دهد. شاعر از بی‌وفایی و رفتارهای ناپسند طرف مقابل گلایه می‌کند و اشاره می‌کند که با وجود فریب‌های او، خود را گرفتار این رابطه می‌بیند. همچنین، شاعر به تضاد بین رفتار طرف مقابل و خودش اشاره می‌کند و از بی‌صداقتی و دورویی او انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی پیچیده، انتقاد از رفتارهای نادرست و اشاره به فریب و دورویی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به بلوغ عاطفی و اجتماعی دارد.

شمارهٔ ۲۷۹

با ما سخن زنیک و بد کار میکنی
ما را گمان مردم هشیار میکنی

من با تو قالب تهیم سوی من ببین
از شرم اگر تو روی بدیوار میکنی

تنها نه دل زمن به نگاهی گرفته ای
در شهر ازین معامله بسیار میکنی

من از فریب دانه نیفتاده ام بدام
تو سنگ میزنی و گرفتار میکنی

شاید پسندت افتد با دوستان وفا
گاهی نکرده ای تو وانکار میکنی

تو آب جویباری و ما عکس شاخسار
ما ایستاده ایم و تو رفتار میکنی

ما همچو عکس توتی لب بسته از بیان
تو در قفای آینه گفتار میکنی

تا کی ز عشق روی نکویان سخن نشاط
ما را بدرد خویش گرفتار میکنی
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.