هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به مفاهیمی مانند تقدیر، قناعت، پناهجویی و رضایت به قضا و قدر میپردازد. او از وضعیت خود سخن میگوید و با وجود تنهایی و مشکلات، به تقدیر الهی راضی است و از آن به عنوان راهنما یاد میکند. همچنین، به رابطه بین فقر و ثروت و نقش پناهدهنده اشاره دارد.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات اجتماعی و اخلاقی نیاز به تجربه و درک بیشتری دارد که معمولاً از سن نوجوانی به بعد شکل میگیرد.
شمارهٔ ۲۸۰
با بنده ی صادق چه عتابی چه عطایی
با خواجه ی مشفق چه ثوابی چه گناهی
تدبیر من اینست که تقدیر تو خواهم
با جنبش صرصر چه کند پیکر کاهی
غم نیست اگر بیکسم و هیچکسم نیست
آنرا که پناهیش نباشد تو پناهی
شادم که سیه روزی و آشفتگی من
رهبر شود آخر بسر زلف سیاهی
اکنون که خصلت سر زده بر ما نظری کن
درویشم و قانع ز گلستان بگیاهی
گفتم ز نشاطت خبری هست بگو گفت
زینگونه بسی هست گدا بردر شاهی
با خواجه ی مشفق چه ثوابی چه گناهی
تدبیر من اینست که تقدیر تو خواهم
با جنبش صرصر چه کند پیکر کاهی
غم نیست اگر بیکسم و هیچکسم نیست
آنرا که پناهیش نباشد تو پناهی
شادم که سیه روزی و آشفتگی من
رهبر شود آخر بسر زلف سیاهی
اکنون که خصلت سر زده بر ما نظری کن
درویشم و قانع ز گلستان بگیاهی
گفتم ز نشاطت خبری هست بگو گفت
زینگونه بسی هست گدا بردر شاهی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.