هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زیبایی‌ها و رازهای شب سخن می‌گوید و از آن به عنوان منبعی از نعمت‌ها، فرصت‌ها و هشدارها یاد می‌کند. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند گلشن شب، خرمن شب، و معدن شب، به خواننده یادآوری می‌کند که شب می‌تواند هم فرصت باشد و هم خطر. در نهایت، متن به امید به صبح سعادت و هشدار درباره رهزن‌های شب پایان می‌یابد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم نمادین مانند 'رهزن شب' یا 'معدن شب' برای کودکان قابل درک نیست و更适合 نوجوانان و بزرگسالانی است که می‌توانند به تفسیر و تحلیل این مفاهیم بپردازند.

شمارهٔ ۵۱

هر کس که گل چید از گلشن شب
افتاد نانش در روغن شب

چون عقد پروین حاصل توان کرد
گر خوشه چینی از خرمن شب؟!

دادست زینت خیاط قدرت
از تکمه زر پیراهن شب

ره می توانی بردن به مقصد
در زیرت آید گر توسن شب

آسان نیاید اندر کف کس
گنجیست پنهان در مخزن شب

بیدار می شو باشد که بینی
صبح سعادت از دامن شب!

صد در قیمت آید به دستت
گر راه یابی در معدن شب

کردست گویا مشاطه صنع
عقد ثریا در گردن شب

در ملک زلفش خواهید رفتن
غافل مباشید از رهزن شب

آید به گوشت فریاد طغرل
گر بهره گیری از شیون شب
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.