هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و عرفان می‌پردازد و بیان می‌کند که در راه عشق، هیچ راهنمایی وجود ندارد و همه چیز به جذبۀ عشق بستگی دارد. شاعر از تسلیم در برابر عشق، بی‌نیازی از مادیات، و اهمیت دیوانگی در عشق سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به قدرت عشق در عبور از محدودیت‌های مادی و روحانی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و انتزاعی نیاز به درک بالاتری از ادبیات و عرفان دارند.

شمارهٔ ۸۹

در طریق عشق کس را رهبری در کار نیست
خانه آئینه را بام و دری در کار نیست

می کشد قلاب جذب عشق سویت دم به دم
بسمل شوق توام بال و پری در کار نیست

کی بود شیرازه در جزو کتاب عاشقان؟!
در سواد صفحه دل مسطری در کار نیست!

فرش تسلیم سجود خانقاه عشرتم
خطبه مینا گرین است منبری در کار نیست

در طلسم عنصر این چارسوی اعتبار
هیچ در سودای غم سیم و زری در کار نیست

کوه را هرگز گرانی از صدا مانع نشد
این بود تمکین اگر گوش کری در کار نیست

پهلوی عشاق باشد گرم سودای جنون
فرش مجنون است هامون بستری در کار نیست

می توان رفتن به همت از زمین در آسمان
بار عیسی گر همین باشد خری در کار نیست!

وه چه خوش گفتست طغرل بیدل بحر سخن
درد دل را بنده ام درد سری در کار نیست!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.