هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از طغرل، به موضوعاتی مانند عشق، رهایی از تعلقات دنیوی، و حقیقت وجودی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند باده عشق، گل عیش، سرو، و لاله، حالات روحانی و عاشقانه را توصیف می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند تقلید، حقیقت، و رهایی از غم وجود دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.

شمارهٔ ۱۹۹

هر کس که پر از باده عشق است ایاغش
جز بوی گل عیش نباشد به دماغش

چون سرو ز تشویش تعلق بود آزاد
آن را که ز خاکستر قمریست سراغش

چون لاله درین باغ به نیرنگ محبت
کردند نشان توسن عمر تو ز داغش

رفتم به تماشای بهار چمن عشق
جز سنبل آشفته دگر نیست به باغش

یک ذره گرت مهر و وفا هست توان کرد
از سایه عنقا اثر رنگ سراغش

هر کس که بود آتش سودا به سر او
روشن بود از روغن پروانه چراغش

راهیست ز تقلید که در باغ حقیقت
یاد از روش کبک دهد جلوه زاغش

سرمایه صد عیش به یک ذره نسنجد
در زاویه غم بود آن را که فراغش

ای سوخته داغ هوس بگذر ازین غم
از بس که نداری خبر لاله باغش!

طغرل به جهانی ندهم مصرع بیدل
خورشید نه جنسی است که جوئی به چراغش!
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.