هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به ستایش زندگی آزاد و رندانه میپردازد. شاعر از لذتهای زندگی مانند مینوشی و عشق ورزی سخن میگوید و از قید و بندهای دنیوی و نصیحتهای ارباب دین میگریزد. همچنین، به ستایش پیر مغان و رندان میپردازد و از بیقراری جهان و ناپایداری آن سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و شاعرانهای است که ممکن است برای نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای گروههای سنی پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۵۶ - تتبع خواجه
ای خوش آنانکه سحر دامن یاری گیرند
قدح باده پی دفع خماری گیرند
رفعت پیر مغان بین که فلک را به نجوم
ز آتش غیرت او دود شراری گیرند
خاک آن شاه و شانم که گه کشتن خلق
ترک صد خون ز فغان دل زاری گیرند
ما به رندی چو علم بر در میخانه زدیم
نه که ارباب نصیحت پی کاری گیرند
اول آنست که رندان ز جهان دامن خویش
در نوردند ولی دامن یاری گیرند
گفتمش جان ز پی بوسه ای گیرند بتان
زیر لب خندزنان گفت که آری گیرند!
خلق زیر فلک آن روز بگیرند قرار
فانیا کز روش افلاک قراری گیرند
قدح باده پی دفع خماری گیرند
رفعت پیر مغان بین که فلک را به نجوم
ز آتش غیرت او دود شراری گیرند
خاک آن شاه و شانم که گه کشتن خلق
ترک صد خون ز فغان دل زاری گیرند
ما به رندی چو علم بر در میخانه زدیم
نه که ارباب نصیحت پی کاری گیرند
اول آنست که رندان ز جهان دامن خویش
در نوردند ولی دامن یاری گیرند
گفتمش جان ز پی بوسه ای گیرند بتان
زیر لب خندزنان گفت که آری گیرند!
خلق زیر فلک آن روز بگیرند قرار
فانیا کز روش افلاک قراری گیرند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۵ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۷ - تتبع میر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.