هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دل‌بستگی به یار خود سخن می‌گوید و از زیبایی‌های او مانند قد و رخسارش یاد می‌کند. او از رنج‌های عشق و بلاهایی که در این راه متحمل شده، صحبت می‌کند و آرزو می‌کند که در آخرت به وطن دل‌خواهش بازگردد. همچنین، از می و میکده به عنوان نماد فراموشی رنج‌ها یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های عشق است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به می و میکده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۷۶ - تتبع خواجه

اگر به میکده ام یکشب انجمن باشد
چراغ انجمن آن به که یار من باشد

چه میل باغ کنم با وجود قد و رخش
که صد فراغتم از سرو و یاسمن باشد

ز زلف پرشکنش صید دل چسان برهد
که صد کمند بلا زیر هر شکن باشد

شهید عشق تو از خاک چون برآرد سر
چو لاله غرق می و داغ بر کفن باشد

ز روضه دیر مغان آرزو کنم در حشر
غریب را دل محزون سوی وطن باشد

کجاست می که بشوید ز لوح خاطر پاک
گرت ز محنت دوران دو صد سخن باشد

اگر به دشت فنا خاک ره شود فانی
به باد سوی تواش میل آمدن باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۷ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.