هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد هجران و شکایت از دوری معشوق است. شاعر از انتظار طولانی برای وصال، بی‌وفایی یار، و رنج‌های عاشقانه می‌گوید. همچنین، او به عدالت و انصاف اشاره می‌کند و از روزگار شکایت دارد. در نهایت، شاعر به ناتوانی در توصیف کمال معشوق اعتراف می‌کند و دعا را راه حل می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق، درد هجران، و مفاهیم انتزاعی مانند عدالت و انصاف است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات دارای بار عاطفی سنگینی هستند که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۲۰

اگر شکایتم از هجر یار باید کرد
نه یک شکایت و ده صد هزار باید کرد

وگر نثار ره وصلش اختیار کنم
نه در اشک که جانها نثار باید کرد

گرش درست بود وعده ی وصال چه باک
هزار سالم اگر انتظار باید کرد

به مهربانی بر من کس اختیار مکن
وگرنه ترک سرم اختیار باید کرد

زبوستان وصالت نصیب این دل ریش
گلی چو نیست قناعت به خار باید کرد

به بوسه ای که شبی از لبت دلم بربود
مرا به خشم گرفتار و خوار باید کرد

بدان دلی که مرا در شمار می نارد
چرات با من چندین شمار باید کرد

غمت به جرم کنارم ز دیده پر خون کرد
سزای جرم چنین در کنار باید کرد

اگر قویست گنه با دهن بگو کو را
ز کان لعل وگهر سنگسار باید کرد

به دور صاحب دیوان عنان ز ظلم بتاب
که دور عدل به انصاف کار باید کرد

به عهد او که جهان راست جای سجده ی شکر
چرا شکایتم از روزگار باید کرد

ز کنه مدحش چون عاجز است غایت فکر
ز جان به ورد دعا اختصار باید کرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.