۲۲۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱

اگر به صبر مرا با تو چاره باید کرد
دلم صبورتر از سنگ خاره باید کرد

و گر ز جور کند جامه پاره مظلومی
مرا ز جور تو صدجان نثاره باید کرد

تو جورهای نهان می کنی و ترسم از آن
که راز عشق توام آشکاره باید کرد

مرا به ترک تو گفتن ز دل اجازت نیست
نخست با دل ریش استخاره باید کرد

روامدار که با اینهمه امید مرا
ز دور در تو به حسرت نظاره باید کرد

چنین که بحر غمت را کرانه نیست پدید
ز غرقه گاه هلاکم کناره باید کرد

به یادگار رخت قبله ای به دست آرم
گرم پرستش ماه و ستاره باید کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.