۲۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۷

غم از دلم به جدائی جدا نمی گردد
دلم ز بند ملامت رها نمی گردد

دل مرا ز غم عشق سرزنش مکنید
که دل به سرزنش از عشق وا نمی گردد

چو ذره ئیست دل من هوا پرست از مهر
که ذره ای ز هوائی جدا نمی گردد

چگونه من به تن خویش پارسا گردم
که پادشاه تنم پارسا نمی گردد

دلم به گرد بلاگشت و مبتلا شد او
چه خوش دلی که به گرد بلا نمی گردد

مگر که بر غم او تنگ شد جهان فراخ
که جز به گرد دل تنگ ما نمی گردد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.