هوش مصنوعی: در این متن، مجنون عشق خود به لیلی را بیان می‌کند و می‌گوید که حتی اگر همه مردم جهان او را ستایش کنند، باز هم تنها دشنام لیلی برایش ارزشمند است. او عشق و فداکاری خود را به حدی می‌داند که حتی سوختن در آتش عشق را به وصل یار ترجیح می‌دهد. این متن به موضوع عشق، فداکاری، و ارزش‌های معنوی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌تر مانند سوختن در آتش عشق و ارزش‌گذاری بر دشنام معشوق، نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد.

گفتهٔ مجنون که دشنام لیلی را بر آفرین همهٔ عالم ترجیح میداد

گفت مجنون گر همه روی زمین
هر زمان بر من کنندی آفرین

من نخواهم آفرین هیچ کس
مدح من دشنام لیلی باد و بس

خوشتراز صد مدح یک دشنام او
بهتر از ملک دو عالم نام او

مذهب خود با توگفتم ای عزیز
گر بود خواری چه خواهد بود نیز

گفت برق عزت آید آشکار
پس برآرد از همه جانها دمار

چون بسوزد جان به صد زاری چه سود
آنگهی از عزت و خواری چه سود

بازگفتند آن گروه سوخته
جان ما و آتش افروخته

کی شود پروانه از آتش نفور
زانک او را هست در آتش حضور

گرچه ما را دست ندهد وصل یار
سوختن ما را دهد دست، اینت کار

گر رسیدن سوی آن دلخواه نیست
پاک پرسیدن جز اینجا راه نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ
گوهر بعدی:پاسخ پروانه به پرندگان که او را از سوختن منع می‌کردند
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.