هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد و رنج خود می‌گوید و از معشوق یا مخاطب می‌خواهد که از عدالت و قضای الهی بترسد. همچنین، شاعر به عشق، غم، تقدیر و دعا اشاره می‌کند و هشدار می‌دهد که از عواقب اعمال خود بترسید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد، غم و قضا و قدر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۲

ای بیحذر ز سوز من بیخبر بترس
بیداد و جور کم کن و از دادگر بترس

هر شام تا سحر نفسم جفت ناله هاست
ای صبح رخ ز ناله شام و سحر بترس

دست قدر قضای غمت بر سرم نوشت
ای فارغ از غمم ز قضا و قدر بترس

داری دل و به بردن جان قصد می کنی
ای جان مکن که این خطر است از خطر بترس

تیر دعا ز شست سحر کارگر بود
زنهار پیش از آنکه شود کارگر بترس
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.