هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و درد فراق یار خود میگوید و بیان میکند که دلش از دوری معشوق پر از حسرت و اندوه است. او با وجود داشتن طالع خوش، در وصل یار ناکام مانده و امید چندانی به آینده ندارد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۶۱
ز عشقت سینه پر سوز دارم
دلی از درد مهرت روز دارم
ز درد و حسرت وصل تو در دل
هزاران ناوک دلسوز دارم
چرا شمع طرب نفروزم از جان
که یاری چون تو جان افروز دارم
دو چشم از هجرت ای باغ بهاری
بسان ابر در نوروز دارم
شبی در وصل تو پیروزیم نیست
اگر چه طالعی پیروز دارم
چو از تو برنخوردم تا به امروز
پس امید کدامین روز دارم
دلی از درد مهرت روز دارم
ز درد و حسرت وصل تو در دل
هزاران ناوک دلسوز دارم
چرا شمع طرب نفروزم از جان
که یاری چون تو جان افروز دارم
دو چشم از هجرت ای باغ بهاری
بسان ابر در نوروز دارم
شبی در وصل تو پیروزیم نیست
اگر چه طالعی پیروز دارم
چو از تو برنخوردم تا به امروز
پس امید کدامین روز دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.