هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است که با توصیف زیبایی‌ها و فضایل معشوق، به بیان درد فراق و اشتیاق وصال می‌پردازد. شاعر خود را در برابر معشوق کوچک می‌شمارد و از عشق و علاقه بی‌حد خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد.

شمارهٔ ۷۲

بیا کز جان و دل به در خوری تو
بیا کز زندگانی خوشتری تو

به قد سروی به بر نسرین به رخ گل
مگر باغ و بهاری دیگری تو

اگر نوری چرا از دیده دوری
وگرناری چرا جان پروری تو

مرا جانی که در جسمم نهانی
مرا چشمی که در من ننگری تو

چو من سوزانم از هجر و گدازان
چه سودم زانکه شمع و شکری تو

من خاکی نیم درخورد تو لیک
مرا چون جان شیرین درخوری تو

بهشتت کو اگر حور بهشتی
مقامت کو اگر هستی پری تو

چو خواهندت کجا جویم نشانت
نگوئی کز کدامین کشوری تو

ندانم کیستی زینها که گفتم
مگر معشوق مجد همگری تو

خطا گفتم نئی او را ولیکن
ندیم بزم شاه صفدری تو

اتابک آنکه گردون قدر او را
همی گوید منم پای و سری تو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.