هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان آرزوها و حسرت‌های عاشقانه خود می‌پردازد. او آرزو می‌کند که ای کاش می‌توانست معشوق را در خلوت ببیند، به او نزدیک شود و حتی جهان را فتح کند. همچنین، ابراز می‌کند که اگر از تصمیمات معشوق آگاه بود، راه‌هایی برای ماندن او پیدا می‌کرد. این متن پر از احساسات شدید عاشقانه و حسرت است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند حسرت و آرزوهای برآورده نشده نیاز به بلوغ عاطفی دارند.

شمارهٔ ۸۰

ای دریغا گر شبی او را نهان بگرفتمی
یا دمی در خلوتش مست آنچنان بگرفتمی

گر شبی در کوی وصل آن صنم ره بردمی
از نشاط خرمی ملک جهان بگرفتمی

پایگاهم از سپهر هفتمین برتر بدی
گر سر آن طره عنبر فشان بگرفتمی

ور زکار رفتن دلدار آگه بودمی
راه گردون را به فریاد و فغان بگرفتمی

ور زحال عزم آن دلبر خبر دادندمی
برسر راه سفر او را عنان بگرفتمی

ور کسی گفتی که با یارت بخواهد رفت دل
با وی آن سرگشته را هم در زمان بگرفتمی

کاشکی من راه سوی کاروان دانستمی
تا دلم را در میان کاروان بگرفتمی

گر سر بنگاه رخت آن صنم بگشودمی
بس دل کم بوده را در آن میان بگرفتمی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.