۱۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۰

خدایگانا دست مبارکت شب دوش
به یک ندب دو سه فارد بباخت بی تاخیر

زیاد باد ترا زندگانی اندر ملک
که کعبتین نکرد از برای من تقصیر

سه تا ببردم و با خود ز بیم می گفتم
پگاه خیز و ره خانه گیر و یاد بگیر

به ده هزار ظرافت ندب به آخر شد
به لعب رقص و کچول و به ضرب نغمه زیر

کنون بماندم در انتظار آن رهنک
سراسر سخن این است از طویل و قصیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.