۱۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۳

صاحب عصر شمس دولت و دین
ای به تو زنده جان اهل هنر

آن مدبر توئی که در تدبیر
فلک از خط تو نتابد سر

حکم تو امهات را حاکم
رای تو آفتاب را رهبر

هر کجا از سخا سخن رانند
نام میمون تست سر دفتر

هر کجا کز عطا حدیث رود
دست در پاش تست نام آور

در زمین دیر ماند خواهی ازان
که توئی منفعت رسان بشر

دین پناها به دین و دانش و داد
که فرومانده ام چنین مضطر

کاین سخن را به جهد دادم نظم
گر چه چون بحر و کانم از گوهر

خرده ای صوفیانه خواهم گفت
وان به جز محض یکدلی مشمر

وعده ای داده ای به لطف مرا
از سر وعده رهی مگذر

به خدائی که ناظر همه اوست
که زمن بنده بر مدار نظر

بنده را بس خریده ای به حطام
بنده ای را چو من به جاه بخر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.