هوش مصنوعی: شاعر از دریافت نامه‌ای از شاه با نام خودش در سرآغاز آن احساس خوشبختی و افتخار می‌کند. او این رویداد را مانند یافتن گنجی ناگهانی توصیف می‌کند و در مناجات از خداوند می‌خواهد که سایه شاه (ظل الله) بر سر مردم باقی بماند. شاعر همچنین برای دشمنان شاه آرزوی بدبختی می‌کند و برای خودش طلب برکت و موفقیت می‌نماید.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از زبان شعری کلاسیک و مفاهیم عمیق عرفانی و سیاسی، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کهن فارسی و اصطلاحات خاص آن دارد.

شمارهٔ ۵۰

دی یکی رقعه به نزد من رسید از صدر شاه
وانگهی نام همایون شهنشه بر سرش

خط اشرف را بدیدم کرده باقی نام من
گفتم اینک گنج کافتادم به ناگه بر سرش

من که باشم یا چه خاکم کآسمان گر یافتیش
برنهادی از تفاخر چون خور و مه بر سرش

در مناجات آمدم گفتم که بختا دیردار
ظل او را بر سر ما ظل الله بر سرش

دولتش را هر که همچون که نخواهد پایدار
از عنا باد و عزا که بر دل و که بر سرش

باد میمون آنچنان کز بهر اقطاع مرا
تازه منشوری نویسد نصر من الله بر سرش
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.