هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی و حرمان خود می‌گوید، از اینکه تلاش‌هایش به نتیجه نرسیده و از سرنوشت سخت خود شکایت دارد. او به قدرت و عظمت خداوند اشاره می‌کند و از تقصیر خود، زمانه یا بخت بد به عنوان دلایل ناکامی‌هایش نام می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است و درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، لحن شکایت‌آمیز و ناامیدی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۵۱

ای به حق شاهی که قدرت از علو مرتبت
بر سر شاه فلک دیده ست پای تخت خویش

من ز خاک پارس چون برداشتم رخت امید
گفتم آرم سوی خاک آستانت رخت خویش

پارسالت دور از اکنون خود نبد پردخت من
کز وقایع هم نبودت یکزمان پردخت خویش

وین زمان گفتم کنی مافات را یک ده قضا
وین ندیدم جز طبع ساده یک لخت خویش

زانکه گشتم از جنابت چند باری ناامید
سخت دلتنگم ز رای سست و روی سخت خویش

از که بینم رنج این حرمان کزین حضرت مراست
از زمانه یا ز تقصیر تو یا از بخت خویش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.