هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از رنجها و محرومیتهای خود بعد از ده سال خدمت به دولت میگوید و بیان میکند که با وجود تلاش و دعا، به مراد دل نرسیده است. او به نابرابریهای اجتماعی و ستمگریهای روزگار اشاره میکند و تأکید مینماید که جایگاه او و مخاطبش (حاکم یا مالک) تغییر نکرده است. در پایان، شعر با اشاره به خواجه سنائی و مفهوم رزق و تقدیر الهی پایان مییابد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم انتقادی نسبت به جامعه و حکومت است و درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مفاهیم عرفانی و فلسفی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۶۰
چه شد امسال یارب ای مخدوم
که من رنج دیده مظلوم
بعد ده سال حق بر این دولت
گشتم از هر مراد دل محروم
کار من بنده خدمت است و دعا
وندر این هر دو بوده ام ملزوم
پر نشد معده زمین ز طعام
و آسمانها تهی نشد ز نجوم
دهر و دوران همان ستمکارند
و آدمی همچنین جهول و ظلوم
نه منم عاطل از فنون هنر
نه توئی خالی از فروغ علوم
نه تو مفلس شدی و من منعم
نه تو خادم شدی و من مخدوم
تو همان مالکی و من مملوک
تو همان حاکمی و من محکوم
هست مصراع شعر خواجه نظم
رحمه الله سنائی مرحوم
رزق بر تست هر چه خواهی کن
خواه احسانش خوان و خواه مرسوم
که من رنج دیده مظلوم
بعد ده سال حق بر این دولت
گشتم از هر مراد دل محروم
کار من بنده خدمت است و دعا
وندر این هر دو بوده ام ملزوم
پر نشد معده زمین ز طعام
و آسمانها تهی نشد ز نجوم
دهر و دوران همان ستمکارند
و آدمی همچنین جهول و ظلوم
نه منم عاطل از فنون هنر
نه توئی خالی از فروغ علوم
نه تو مفلس شدی و من منعم
نه تو خادم شدی و من مخدوم
تو همان مالکی و من مملوک
تو همان حاکمی و من محکوم
هست مصراع شعر خواجه نظم
رحمه الله سنائی مرحوم
رزق بر تست هر چه خواهی کن
خواه احسانش خوان و خواه مرسوم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.