۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۷

ای لفظ تو آب زندگانی
وی کلک تو اصل شادمانی

خط تو که جان ازوست واله
جانیست ز غایت روانی

بیخ قلم تو شاخ دولت
بارش همه عز جاودانی

چون نامه فرخت بدیدم
گفتم که زهی مسیح ثانی

بفزود دلم خطاب عالیت
چون دل که فروزد از جوانی

شادم کردی که شاد بادی
زندم ماندی که زنده مانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.