۲۰۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۱

آخر غم او ازین غم آبادم برد
با جان حزین و دل ناشادم برد

هر قطره که دیده‌ام فشاند آخر کار
جمع آمد و سیلی شد و بنیادم برد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.