هوش مصنوعی: یک کاروان پر از هدیه و خواسته از یمن به سوی شام می‌رود. امیر یمن این هدایا را برای حاکم شام فرستاده است. فردی نزد حاکم شام راز کاروان را فاش می‌کند و حاکم دستور می‌دهد که تمام بار کاروان را بگیرند. سپس حاکم با سرکاروان صحبت می‌کند و به او پیشنهاد می‌دهد که از اسب‌های او برای حمل بار استفاده کند و در عوض کرایه آن‌ها را بپردازد. برخی از افراد کاروان نزد امام می‌مانند و برخی دیگر به سوی شام می‌روند. عبدالله جعفر نیز از این ماجرا آگاه می‌شود.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم تاریخی و ادبی است که برای درک آن‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی وجود دارد. همچنین، استفاده از زبان کهن و ساختار شعری ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

بخش ۸۴ - تصرف نمودن امام علیه السلام درمنزل تنعیم

بیامد یکی کاروان گشن
درآن سرزمین از دیار یمن

یکی کاروان بود آراسته
همه بارشان هدیه و خواسته

فرستاده بد هدیه هارا تمام
امیر یمن بهر دارای شام

یکی آمد و نزد دارای راز
همه راز آن کاروان گفت باز

بفرمود فرزند خیر الانام
که من در دو گیتی کنونم امام

مرا می رسد اینهمه خواسته
که یزدانش ازبهر من خواسته

به فرمان فرمانگذار جهان
گرفتند آن جمله از کاروان

شهنشه سر کاروان را بخواند
پس آنگه بدو اینچنین راز راند

که باشد مراساز و برگ سفر
شما را هیونان بود باربر

بیاور ز آلات من باربند
دژم دل مگردان و خاطر نژند

همی هر چه خود خواهی ازآن فزون
زمن باز بستان کرایه ی هیون

سرآهنگ نیز آنچه ازشه شنفت
برکاروان آمد و باز گفت

گروهی بماندند نزد امام
گروهی سپردند ره سوی شام

چو عبدالله جعفر نامور
شد آگه که شد بسته بارسفر
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸۳ - حرکت فرمودن موکب همایون امام(ع)از مکه به طرف کوفه به روایت عبدالله بن سنان
گوهر بعدی:بخش ۸۵ - ذکر فرستادن عبدالله به جعفر طیار دو پسر خود را با نامه به خدمت آن حضرت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.