۲۰۰ بار خوانده شده

بخش ۱۰۴ - شهادت جعفربن سیدالشهدا(ع)به روایت بعضی از علما

نبشتند زینگونه برخی دگر
زدانش پژوهان اهل خبر

که شد کشته ی پاک پور جوان
به خرگه بیاورد زی بانوان

خود آمد بداد آگهی با دریغ
که آن مه نهان گشت درزیر میغ

به یکبار اهل حریم رسول (ص)
همان داغدل دختران بتول (ع)

به میدان ز خرگه دوان آمدند
به بالین سرو جوان آمدند

یکی کودک از شاه جعفر به نام
که بودش رخی همچو ماه تمام

ز پرده سرا نیز بیرون چمید
به دنبال آن بانوان می دوید

به گوش اندرش بود دو گوشوار
گرانمایه چون گوهر شاهوار

یکی پشته ای دید چون پشت طشت
خرامان روان شد سوی آن پشته گشت

چو جا بر سر آن بلندی گرفت
بلندی ز وی ارجمندی گرفت

به پیشانی پاک بنهاد دست
به هر سو نگه کرد بالا و پست

به ناگاه تیر افکنی دل سیاه
بیفکند تیری بدان بی گناه

بهم دوخت زان تیر دست وسرش
هماندم روان رفت از پیکرش

چو شاخ جوان اندرآمد زپای
در آغوش پیغمبرش گشت جای

به بالین آن کشته شان ره فتاد
به ناگه نظرشان بدان مه فتاد

زدیدار اوداغشان تازه شد
جهان از فغانشان پر آوازه شد

یکی شیون از دل بدادند سر
که گریان شد این چرخ بیدادگر

بسی داد این گنبد گرد گرد
به آل پیمبر (ص) چه بیداد کرد

زکین وستم هیچ بر جا نماند
که برخاندان پیمبر (ص) نراند

غم ورنج ایشان ببایست گفت
زبان سخن سنجم اینجا بخفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۰۳ - آوردن امام(ع)نعش دلبند خودرا درحرم و مویه گری بانوان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.