۱۹۰ بار خوانده شده

بخش ۷ - برگشتن امام به خیمه گاه و سپردن اسرار امامت را به پسر بیمار خود

بیامد بر پور بیمار خویش
ببوسید رویش ز اندازه بیش

بگفت ای روان تن پاک من
دل آزرده فرزند غمناک من

بمان یادگار از نیاکان خویش
شهنشاه، بر جای پاکان خویش

در این دشت نبود تو را سر نوشت
شهادت که بینی بسی خوب وزشت

تو باید سرم رابه روی سنان
ببینی به دست بد اختر سنان

تو باید چهل روز در راه شام
روی همره آل خیرالانام

تو باید سرم را ببینی به طشت
به پیش آیدت سخت تر سرگذشت

بگفت این و اشک از دو دیده سترد
بدو ارث و علم امامت سپرد

به تخت ولایت نمودش خدیو
که بندد سلیمان صفت دست دیو

سپس کرد بدرود اهل حرم
ببخشید آرامش از درد و غم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶ - شنیدن سیدالساجدین استغاثه ی امام و سلطان دین را و عزم یاوری کردن
گوهر بعدی:بخش ۸ - به میدان بردن امام حضرت علی اصغر را به طلب آب و شهادت آن جناب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.