هوش مصنوعی: متن بالا دربارهٔ جشن عید و شادی‌های آن است. شاعر از نوشیدن باده، نواختن بربط، و بازی گوی و چوگان سخن می‌گوید. همچنین، به اهمیت طاعت در روزه و شادی در عید اشاره می‌کند و از بزرگی و همت مخدوم خود تمجید می‌نماید.
رده سنی: 18+ اشاره به مصرف شراب و مفاهیم عاشقانه ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۴

عید است و حق عید بباید شناختن
وز باده نوش کردن و بربط نواختن

شرع است حق روزه به طاعت گزاردن
شرط است حق عید به عشرت شناختن

اکنون که چنگ و نای به یک جای ساختند
وقت است وقت با قدح باده ساختن

چوگان زلف و گوی زنخدان یار گیر
در روز عید رسم بود گوی باختن

بر اسب باده سوی طرب تاختن بریم
زیرا به عید رسم بود اسب تاختن

گر کینه آختن ز ره و رسم عادت است
از غم سزد به قوت می کینه آختن

ور سر فراختن ز بزرگی و همت است
باید به مدح صدر اجل سر فراختن

مخدوم ساده سید مشرق که کار اوست
ناصح عزیز کردن و حاسد گداختن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.