۱۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲

مرا هوای سحرگه پیام آورد
نسیم بوی بهشتی از آن دیار آورد

دلم به مقدم او پر زلعل و در طبقی
به دست مردم چشمم پی نثار آورد

غلام فصل بهارم که هر ورق زگلش
مرا به تازه پیامی زروی یار آورد

کجاست بلبل خوش نغمه گو بیا و ببین
که باد صبح نسیمی زنوبهار آورد

به صد زبان نتوان گفت شکر این نعمت
اگر چه از پس صد ساله انتظار آورد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.