۴۵۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵۳

به جست و جوی تو سرتاسر جهان بدوم
چنان که باد به هر سو دود چنان بدوم

ز بس ز شوق تو شوریده ام نمی دانم
که بر زمین بدوم یا بر آسمان بدوم

ز جهل ره بر پیران نکته یابم نیست
به لهو در صف طفلان خرده دان بدوم

کس از قبیله ما رند و عشقباز نبود
نصیب بود که دنبال این و آن بدوم

ضرور شد پی روزی شدن چه دانستم
کزین کران جهان تا بدان کران بدوم

شدم به جهد که آسوده گردم از منزل
کجا گمان که به منزل رسم همان بدوم

به گرد توسن مردی نمی رسم تا کی
به شرق و غرب پذیرای کاروان بدوم

نکرد بخت به معموره ای سبکبارم
چو ناله چند ز غم توشه بر میان بدوم

چنان ربوده «نظیری » جنون عشقم عقل
که بر زمین پی ماه و بر آسمان بدوم؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.