۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶

گرفتم در نظر، هر جا شدم، آن قد موزون را
خیابان کردم از یک سرو، بر خود کوه و هامون را

مربی گر نباشد آفتاب طلعت لیلی
که میسازد نگین حلقه اطفال مجنون را

تلاش خودشناسی، شیوه آزادگان باشد
نظر بر اصل خود باشد ازین رو بید مجنون را

لبالب میشوم، از حسرت لب بر لبش سودن
چو بر هم میگذارد شوخ من، لبهای میگون را

برد دامان خالی، واعظ از گلزار رخساری
که چون خورشید دامن کرده پرگل، کوه و هامون را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.