هوش مصنوعی:
این شعر از عشق، جدایی و رنجهای عاطفی سخن میگوید. شاعر از گلزار و باران بهاری بهعنوان نمادهایی از یادآوری و فیض استفاده میکند. همچنین، بهصورت استعاری از مشت خاک و تندباد برای بیان ناپایداری زندگی و جدایی یاد میکند. در نهایت، شعر به موضوع گریه و شکوفایی گلها بهعنوان نماد تازهشدن احساسات اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعارههای ادبی نیاز به درک نسبتاً بالایی از زبان و ادبیات فارسی دارد.
شمارهٔ ۷۴
هرگه آن گلزار خوبی، یاد می آرد ز ما
همچو باران بهاری فیض می بارد ز ما
هستی ما تشنه پاشیدنست از یکدگر
وای اگر شیرینی غم دست بردارد ز ما
ما همه چون مشت خاکیم و، نفس چون تندباد
میوزد این باد، تا یک ذره نگذارد ز ما
تا نگریم زار زار، آن شوخ گل گل نشکفد
گلشن رخسار خود را تازه میدارد ز ما
برق جولانیم در میدان معنی ما اگر
واعظ ما نیز پای کم نمی آرد ز ما
همچو باران بهاری فیض می بارد ز ما
هستی ما تشنه پاشیدنست از یکدگر
وای اگر شیرینی غم دست بردارد ز ما
ما همه چون مشت خاکیم و، نفس چون تندباد
میوزد این باد، تا یک ذره نگذارد ز ما
تا نگریم زار زار، آن شوخ گل گل نشکفد
گلشن رخسار خود را تازه میدارد ز ما
برق جولانیم در میدان معنی ما اگر
واعظ ما نیز پای کم نمی آرد ز ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.