هوش مصنوعی:
این شعر از ظلم و ستم زمانه شکایت میکند و به ناپایداری عمر و فرارسیدن پیری اشاره دارد. شاعر از بیاعتباری دنیا و گذر سریع زمان میگوید و جوانان را از غرور بیجا برحذر میدارد. همچنین، او خاموشی را در این دوران برتر از سخنان بیثمر میداند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر دارند و ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم باشند.
شمارهٔ ۹۱
تا چند ای ستمگر تاراج مال و جانها؟
برخورد بزن دو روزی ای برق خان و مانها
چون ناوک فغانم، هردم ز دل نخیزد؟
قد از کشاکش چرخ، گردید چون کمانها
باز سفید پیری اینک رسید ز آن رو
مرغان عقل و حس رم کردند از آشیانها
موی سفید نبود، ما را به سر ز پیری
بهر سفید گوییست در پند ما زمانها
ما را نماند در کام، دیگر اثر ز دندان
این سفره را فشاندیم، زین خورده استخوانها
چون پیریم شکسته است در یکدگر ببینید
چندین بخود مباشید مغرور ای جوانها
واعظ مدار صحبت، اکنون به هرزه گوییست
در عهد ما خموشی حرفیست بر زبانها
برخورد بزن دو روزی ای برق خان و مانها
چون ناوک فغانم، هردم ز دل نخیزد؟
قد از کشاکش چرخ، گردید چون کمانها
باز سفید پیری اینک رسید ز آن رو
مرغان عقل و حس رم کردند از آشیانها
موی سفید نبود، ما را به سر ز پیری
بهر سفید گوییست در پند ما زمانها
ما را نماند در کام، دیگر اثر ز دندان
این سفره را فشاندیم، زین خورده استخوانها
چون پیریم شکسته است در یکدگر ببینید
چندین بخود مباشید مغرور ای جوانها
واعظ مدار صحبت، اکنون به هرزه گوییست
در عهد ما خموشی حرفیست بر زبانها
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.