هوش مصنوعی: این شعر به انتقاد از دنیاپرستی و غفلت انسان‌ها از آخرت می‌پردازد. شاعر اشاره می‌کند که افراد درگیر ظواهر دنیا و ثروت شده‌اند و از تفکر درباره عاقبت خود غافل هستند. همچنین، به نقش واعظان در هدایت مردم اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که اگر مردم توبه کنند، می‌توانند به نجات برسند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم انتقادی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دنیاپرستی و توبه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۰۶

می پرستان چهره ها از تاب می افروختند
بهر روز حشر، رنگ خجلتی اندوختند

در مآل خویش، یکدم فکر نتوانند کرد
بسکه میخواران دماغ از آتش می سوختند

دامن دل را، بگل میخ خیال سیم و زر
اهل دنیا بر زمین تیره بختی دوختند

این قدر این قوم میدانند رسم خواجگی
صد یک آن بندگی هم کاش می آموختند

این قدر شد رشته عمر دراز این قوم را
کز دو عالم دیده امیدواری دوختند

راه میبردند واعظ بر سر گنج نجات
گر درین ظلمت چراغ توبه می افروختند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.