هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غنایی، بیانگر احساسات عمیق و دیوانهوار عاشق نسبت به معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند گیسوی شمشاد، زلف دراز و مژگان خوابآور، زیبایی معشوق را توصیف میکند. همچنین، از درد عشق و غم ناشی از آن سخن میگوید و تأکید میکند که عشق، عاقل را دیوانه میکند و آشنایی با معشوق، فرد را از همه بیگانه میسازد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات شدید است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۳۲۰
آشنایی بتو عیب است که بیگانه کند!
کیست شمشاد که گیسوی ترا شانه کند؟!
بند غم هر که کشد، قدر رهایی داند
عاقلم کرده از آن عشق، که دیوانه کند
آن چه مژگان دراز است، که گر خواباند
میتواند مه من زلف بآن شانه کند
آن زمان عاشق سودازده غم نشناسد
کآشنایی تواش از همه بیگانه کند
روز گردد، باسیران تو چون شام سیاه
پنجه مهر اگر زلف ترا شانه کند
میتواند به نگاهت سر راهی گیرد
عشق اگر تربیت جرأت دیوانه کند
غیر شمشاد که دارد بقدت نسبت دور
که تواند که سر زلف ترا شانه کند؟!
همچو دندان بلب از حیرت رویت ما را
قدم اشک بهر جا که رسد خانه کند
شاهی کشور آسودگی از واعظ ماست
این نه کاریست که هر عاقل و فرزانه کند
کیست شمشاد که گیسوی ترا شانه کند؟!
بند غم هر که کشد، قدر رهایی داند
عاقلم کرده از آن عشق، که دیوانه کند
آن چه مژگان دراز است، که گر خواباند
میتواند مه من زلف بآن شانه کند
آن زمان عاشق سودازده غم نشناسد
کآشنایی تواش از همه بیگانه کند
روز گردد، باسیران تو چون شام سیاه
پنجه مهر اگر زلف ترا شانه کند
میتواند به نگاهت سر راهی گیرد
عشق اگر تربیت جرأت دیوانه کند
غیر شمشاد که دارد بقدت نسبت دور
که تواند که سر زلف ترا شانه کند؟!
همچو دندان بلب از حیرت رویت ما را
قدم اشک بهر جا که رسد خانه کند
شاهی کشور آسودگی از واعظ ماست
این نه کاریست که هر عاقل و فرزانه کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.