۱۳۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۱۳

تو که بر خار تحمل نتوانی رفتن
قدمی راه توکل نتوانی رفتن

منعم از مو ره این مرحله باریک تر است
تو باین عرض تجمل نتوانی رفتن!

اولین گام ره عشق، بر آتش زدن است
تو باین فکر و تأمل نتوانی رفتن

چشمه های پل این آب، ز موج خطر است
با گرانجانی ازین پل نتوانی رفتن

تا تو از پا نکشی خار علایق واعظ
بره خواهش آن گل نتوانی رفتن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.