هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از حیرت و شوریدگی خود در برابر معشوق و جمال او سخن می‌گوید. او از ناتوانی زبان در توصیف این زیبایی و آرامش‌بخشی معشوق می‌نویسد و جهان را پر از شور و حیرت می‌بیند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند انتظار، وصال، و بی‌قراری عاشق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۶۰۳

ز بس پر گشته بزم از حیرت روی دل آرامی
نمیگردد زبانی، غیر دود آه، در کامی

بدان ماند که هر سو چشم گرداند، ترا جوید
از آن در رشکم از بزمی که دارد گردش جامی

چو چشم دام زیر خاک هم بر هم نمی آید
هر آن چشمی که حیران است بر روی دل آرامی

سر شوریده ما، با جرس باشد بیک طالع
که در بالین زانو هم، نمی بینند آرامی

فلک هر چند چشم مهر گردانید در عالم
ندید از قامتت خوشتر،نهال نازک اندامی!

عجب شوریده وضع عالم، از رخ پرده یکسو کن!
که گیرد روزگار از حیرت روی تو آرامی!!

غبار آورده چندان ز انتظارت چشم مشتاقان
که در خاک است بهر صید وصلت هر قدم دامی

مکن در محفل او واعظ از بیطاقتی منعم
نباشد ذره را در پرتو خورشید آرامی!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.