هوش مصنوعی:
شمع نورانی از نور و صفا در میان پریشانیها میگوید. او اشاره میکند که در دل روشندلان غمی نیست و آینهای در پیشانی خود پنهان کرده است. از بازگشت باران از ابر، به پشیمانی ناشی از تلاشهای بیثمر پی میبرد. همچنین، از سروری که در برابر حق سجده کرده ولی به سلطانی رسیده، اظهار تأسف میکند. در پایان، به واعظ هشدار میدهد که اگر قدر سخن کم است، لبهایش را ببندد، چرا که فراوانی، قیمت کالا را کاهش میدهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی نسبتاً پیچیده است که درک آنها نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از ادبیات و فلسفه دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای شعری ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۶۰۵
زبان گشود و، چنین گفت شمع نورانی:
که هست نور و صفا بیش در پریشانی
ندیده در دل روشندلان، کسی غم دل
نهفته آینه در خویش، چین پیشانی
ز باز گشتن باران ز ابر، دانستم
تلاش مرتبه می آورد پشیمانی
سری که از در حق دیده سجده واری رو
هزار حیف که آید فرو بسلطانی!
شد ار تو قدر سخن کم، ببند لب واعظ
که گشته قیمت کالا کم، از فراوانی
که هست نور و صفا بیش در پریشانی
ندیده در دل روشندلان، کسی غم دل
نهفته آینه در خویش، چین پیشانی
ز باز گشتن باران ز ابر، دانستم
تلاش مرتبه می آورد پشیمانی
سری که از در حق دیده سجده واری رو
هزار حیف که آید فرو بسلطانی!
شد ار تو قدر سخن کم، ببند لب واعظ
که گشته قیمت کالا کم، از فراوانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.